...هدیه خدا برای ما

صدای نبض زندگی

1393/7/1 7:55
نویسنده : sara
817 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز نوبت اولین سونوگرافی داشتم قرار بود صدای قشنگ تپیدن قلبتو بشنویم یه حس خاصی داشتم یکم هم استرس داشتم چون چند شب بود خیلی اذیتم میکردی خیلی حالم بد بود انگار کلاً با من سر ناسازگاری گذاشتی ساعت 5 راه افتادیم البته مامان بزرگ وخاله زهرا هم با ما اومدن  اونا هم میخواستن صدای قلبتو بشنون ساعت 6 رسیدیم سونوگرافی پرتو رفتیم چند تا فرم پر کردیم ومنتظر شدیم تا صدامون کنن وقتی نوبتمون شد نذاشتن خاله زهرا هم با ما بیاد فقط من وبابایی رفتیم وقتی صدای قشنگ تپیدن قلبت تو اتاق پخش شد یهو یه حس خوشحالی بهم دست داد شاید این قشنگترین صدای زندگیم بود که شنیدم  بابایی هم خیلی خوشحال شد ووقتی اومدیم بیرون به خاله میگفت قلبش خیلی تند تند میزد واینجوری شد که ما برای اولین بار قشنگترین صدای نبض زندگیمونو شنیدم عزیزم وخدا رو شکر کردیم.

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)