...هدیه خدا برای ما

روزی که همه فهمیدن

1393/6/24 14:04
نویسنده : sara
193 بازدید
اشتراک گذاری

روز 93/5/26 بود که رفتم آزمایش دادم فرداش نوبت دکتر داشتم پیش دکتر رحمانی که از قبل تحت نظر اون بودم البته اون دکتر خاله هاتم بود خاله دوقلوهات که خیلی خیلی دوست دارن ومنتظر اومدن تو هستن . فردا ظهر بعد از تعطیلی از کار با بابایی رفتیم جواب آزمایش گرفتیم ورفتیم تهران وقتی رفتیم پیش دکتر خانم دکتر که خیلی مهربون ودوست داشتی بود بعد از دیدن جواب آزمایش به من و بابایی گفت مبارکه جواب آزمایش مثبت شما صاحب یه فرشته کوچولو شدین  که الان چهار هفتشه خیلی خیلی خوشحال شدیم با خوشحالی اومدیم هشتگرد شیرینی خریدم رفتیم خونه مامان بزرگ وبابابزرگ که بهشون این خبرو بدیم  چون مامان بچه اول خونه بودم اونا خیلی منتظر اومدن تو نوه عزیزشون بودن  وقتی رفتیمو خبرو بهشون دادیم خیلی خوشحال شدن  خاله هات که از خوشحالی جشن گرفتن  خاله زهرات از خیلی قبلها   چند سال قبل از اینکه تو بوجود بیای هر جا که می رفت واست کلی لباس خریده بود ومنتظر اومدنت بود دایی مصطفی هم خوشحال شد وتبریک گفت خلاصه اون شب از اومدن تو همه خیلی خوشحال شدن فردا صبح وقتی بابایی رفته بود پائین به اون یکی مامان بزرگ وبابابزرگ خبر اومدن تورو داده بود خلی خوشحال شده بودن ومامان بزرگ چند ساعت بعدش به مامان زنگ زد وبه خاطر وجود تو تبریک گفت البته عمه معصومتم فهمیده بود اون که از همه بیشتر منتظر اومدن تو بود وخیلی خیلی  دوست داشت تو زودتر بیای اونم خیلی خوشحال شده بود اینجری بود که بابایی که حرف تو ددهنش نمی مونه به جای من این خبرو به همه عموها ، عمه ها، وزنموها داده بود اینجری شد گلم که همه اومدن تورو فهمیدن وخدا رو به خاطر وجود گلی چون تو شکر کردن .

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

الی
27 شهریور 93 14:22
استیکر مخصوص تزیین اتاق کودک با 50 درصد تخفیفففففففففف http://loux2014.mihanblog.com